یکی از جملههای کلیشهای که بارها و بارها آن را شنیدهایم این جمله معروف است که زندگی دو روی یک سکه است. گاهی شادی و گاهی غم. این جمله با وجود کلیشهای بودن اما سرشار از یک واقعیت حتمی و قدرتمند است. همه ما در زندگی خود بالا و پایین بسیاری دیدهایم. روزهایی که خندیدهایم و بعد روزگاری که به سختی افتادهایم. خبر خوب این است که هیچ سختی و تلخی همیشهگی نیست و همیشه فردا با خورشیدی گرم و لحظههایی پربار از راه میرسد. آدمهای موفق در طول زندگی یاد میگیرند سختی را تاب بیاورند و از دستاوردهای زندگی جمعی یکی هم این مورد است که یاد گرفتهایم سختیهای بزرگ را با هم تاب بیاوریم. در تلخیهای عمیق کنار هم جمع بشویم و سعی کنیم با هم از پس مسائل بربیاییم.
روزهای زیادی در زندگی پیش میآید که خوشحالیم، میخندیم و اتفاق خوشیمنی را جشن میگیریم اما یک وقتهایی هم باید سیاه بپوشیم و عزاداری کنیم و رنج از دست دادن را تجربه کنیم. “مرگ” نیز مانند هر اتفاق بزرگ دیگری، آیین و رسوم خود را دارد. از سیاه پوشیدن گرفته تا برگزاری مراسم عزاداری. مراسمهایی که در آن سینی سینی شیرینی و حلوا و خرما برای شادی روح تازه از دست رفته خیرات میکنند. آیینی که حتی بعد از مراسم عزاداری نیز با بازماندگان باقی میماند. اما علت استفاده از خرما و حلوا در مراسم عزاداریها چیست؟ آیا این انتخاب و سرو کردن حلوا و خرما فقط از رسم و رسوم ما نشات میگیرد یا ریشه علمی و پزشکی نیز دارد؟
همچنین بخوانید : ناتلی، یک نام دیرین در میان خاطرات شیرین
اول بیایید سری به نشانههای تاریخی و آیینی بزنیم. خرما میوهای از جنوب است. زادگاه آن را سرزمینهای گرم میان دجله و فرات میدانند و یکی از خوراکیهای اصلی در مراسمهای آیینی آن حوالی به حساب میآید. خرما میوه درخت نخل است. درختی همیشه سبز که مظهری برای رستاخیز است و میوه آن را نیروبخش میدانند. بنابر این باورها، خرما به روان درگذشته نیرو میبخشید تا مسیر طولانی وادی مردگان را بپیماید.
حلوا نیز همانطور که میدانید از آرد گندم درست میشود. گندم نیز از دیرباز با آیینهای سوگواری و غلبهی روح بر پَلشتی مرگ در ارتباط بوده است. در آیینهای سوگواری بینالنهرینی و زرتشتی، نان جز چیزهایی است که به مردگان تقدیم میشد. نانی که از گندم پخته میشود. از طرفی گمان میرود وجود روغن در پخت حلوا، ضمن آنکه دو جهان گیاهی و حیوانی را به هم پیوند داده، نشاندهندهی وحدت و اتحاد کیهانی نیز هست.
و اما پزشکان نیز در این زمینه به نکته خوبی اشاره میکنند. این نکته که صاحبان عزا معمولا علاقهای به خوردن غذا ندارند و اشتهای خود را از دست میدهند. به همین خاطر امکان اینکه در میزان قند خون آنها نوسان به وجود بیاید زیاد است و به اصطلاح ممکن است دچار افت قند خون شوند. احتمالا هم میدانید با پایین آمدن قند خون، فرد دچار اضطراب، استرس و بیطاقتی میشود. دقیقا مواردی که برای این افراد در این موقعیت بسیار مضر محسوب میشود.
در چنین مواقعی خوراکیهای شیرین میتوانند با بالا بردن سطح سروتونین مغز به آرام شدن فرد کمک قابل توجهی کنند. سروتونین، ترکیبی آرامبخش است که افزایش ترشح آن در مغز، کمک فراوانی به بیشتر شدن آرامش و کاهش استرس میکند. بنابراین سرو خوراکیهایی مانند حلوا و خرما در مراسم عزاداری، علاوه بر پیروی از رسم و رسوم، توجیه علمی نیز دارد. از طرفی خرما و حلوا خوراکیهای نرم و زودهضمی هم هستند و پذیرش مصرف آنها برای افرادی که از نظر روانی در شرایط چندان مساعدی به سر نمیبرند، سادهتر از خوراکیهای دیگری مانند غذاهای معمول و سنگین است.
علاوه بر همه اینها پزشکی در سرزمینهای کهن شاخهای دارد به نام طب سنتی. در طب سنتی ذات غم و اندوه را سرد میدانند، بنابراین انسان با شنیدن خبر ناگوار دچار افت قند شده و بدنش سرد میشود و به گرمی نیاز پیدا میکند. به همین خاطر است که در فرهنگ عزاداری ما غذاهایی با طبع گرم مانند خرما، گلاب و حلوا سرو میشود.
به نظر میرسد استفاده از حلوا و خرما در مراسم عزاداری هم ریشهای علمی و پزشکی دارد و هم به باورها و آیینهای سنتی ما برمیگردد. به همین خاطر است که این روزها در بسیاری از قنادیها علاوه بر شیرینیهای رنگ به رنگ، چند مدل سینی حلوا و خرما نیز میتوانید بیابید. به طور مثال قنادی ناتلی برای چنین مراسمی به عرضه سینیهایی پربار، شیک .و خوشطعم از حلوا میپردازد تا هم صاحبین عزا بتوانند با میل کردن آن به خود کمک کنند نیروی لازم برای اداره مجلس را داشته باشند، هم مهمانان با طعمی شیرین، تلخی واقعه را کمی تحمل کنند و هم این حلواها بهانهای برای نثار کردن فاتحهای به روح تازه درگذشته شود.