مقدمه
کمالگرایی غالباً به عنوان یک ویژگی مثبت در نظر گرفته میشود که شانس موفقیت شما را افزایش میدهد. اما در عین حال میتواند منجر به افکار یا رفتارهای خودشکننده شود که دستیابی به اهداف را دشوار میکند. همچنین ممکن است باعث استرس، اضطراب، افسردگی و سایر مشکلات روانی گردد.
کمالگرایی چیست؟
کمالگرایی غالباً به عنوان نیازی به کامل بودن یا کامل به نظر رسیدن و یا حتی باور دستیابی به کمال تعریف میشود. به طور معمول، به عنوان یک ویژگی مثبت به جای نقص مشاهده میشود. افراد ممکن است از اصطلاح «کمالگرایی سالم» برای توصیف یا توجیه رفتار کمالگرایانه خود استفاده کنند.
علایم کمالگرایی
بیشتر افراد گاه به گاه یا در برخی دقایق زندگی، به کمالگرایی میپردازند. افرادی که تقریباً کمالگرایان تمام وقت هستند، ممکن است نیاز دستیابی به کمال را به طور مداوم احساس کنند. آنها همچنین ممکن است:
– قادر به انجام کاری نباشند، مگر اینکه بدانند که میتوانند به طور کامل آن را انجام دهند.
– محصول نهایی را به عنوان مهمترین قسمت هرکاری مشاهده کنند. در نتیجه ممکن است تمرکز کمتری بر روند یادگیری یا تکمیل یک کار در حد توانایی خود داشته باشند.
– تا وقتی نتیجه مطابق با استانداردهای آنها کامل نشود، کاری را تمام نشده نبینند.
– افرادی که کمالگرایی دارند ممکن است تمایلی به شروع یک کار نداشته باشند، تا زمانی که بدانند میتوانند به طور کامل آن را انجام دهند.
– برای انجام کاری که معمولاً انجام آن برای دیگران زیاد طول نمیکشد، زمان زیادی را صرف کنند.
نمونههایی از رفتار کمالگرایانه
اکثر افراد میخواهند به موفقیت برسند، اما تلاش سخت برای رسیدن به اهداف، همیشه بیانگر رفتار کمالگرایانه نیست. افرادی که کمالگرا هستند، معمولاً معتقدند هیچکدام از کارهایی که انجام میدهند ارزشمند نیست، مگر اینکه کامل باشد. به جای اینکه به پیشرفت، یادگیری یا سختکوشی خود افتخار کنند، ممکن است دائماً کار خود را با کار دیگران مقایسه کنند یا به بیعیب و نقص بودن کار بپردازند.
حتی وقتی افراد با صفات کمالگرایانه، نتایج دلخواه خود را کسب میکنند، باز هم ممکن است رضایتخاطر نداشته باشند. آنها ممکن است احساس کنند که اگر واقعاً کامل بودند، برای رسیدن به اهدافشان مجبور نیستند خیلی سخت کار کنند.
برخی نمونههای کمالگرایی عبارتند از:
– صرف ۳۰ دقیقه نوشتن و بازنویسی یک ایمیل دو جملهای.
– باور اینکه از دست دادن دو امتیاز در یک آزمون، نشان از عدم موفقیت است.
– مشکل خوشحال بودن برای دیگرانی که موفق هستند.
– خود را مطابق با معیارها و دستاوردهای دیگران هماهنگ کردن یا مقایسه نامطلوب و غیر واقعی با دیگران.
– بیخیالی در کلاس یا پرهیز از کار سخت، چون تلاش کردن بیمعنی است مگر اینکه بتوان به کمال دست یافت.
– تمرکز بر روی محصول نهایی به جای فرآیند یادگیری.
– اجتناب از انجام یک بازی یا انجام یک فعالیت جدید با دوستان به دلیل ترس از اینکه در این فعالیت کاملاً ماهر نیستند.
انواع کمالگرایی
تصور میشود چند نوع متمایز از کمالگرایی وجود داشته باشد:
۱- کمالگرایی استانداردهای شخصی
فردی که این نوع کمالگرایی را دارد، ممکن است به یک سری از استانداردها پایبند باشد. ممکن است دیگران هنوز این استانداردها را بالا بدانند اما برای شخصی که آنها را تعیین میکند، انگیزه ایجاد میکنند. تصور میشود این نوع کمالگرایی سالم است، زیرا منجر به استرس بیش از حد یا فرسودگی شغلی نمیشود. افرادی که دارای کمالگرایی معیارهای شخصی هستند، ممکن است کمتر از عادتهای مضر برای مقابله با استرس ناشی از کمالگرایی استفاده کنند. فرد فقط در صورتی این نوع کمالگرایی را دارا است که اهدافش باعث شود احساس انرژی کند و بیش از حد تحت فشار قرار نگیرد تا او را از کار بیندازد.
۲- کمالگرایی انتقادی از خود
این نوع کمالگرایان بیشتر از اینکه احساس انگیزه کنند، در معرض ترس از اهدافی هستند که برای خودشان تعیین میکنند. آنها ممکن است بیشتر اوقات احساس ناامیدی کنند یا اینکه اهدافشان هرگز به واقعیت تبدیل نشوند. تحقیقات نشان میدهد که کمالگرایی انتقادی احتمالاً منجر به احساسات منفی مانند پریشانی، اجتناب، اضطراب و محکومیت خود میشود.
۳- کمالگرایی تجویز شده اجتماعی
این نوع کمالگرایی، تقاضای تعالی را توصیف میکند که معمولاً در افرادی با مشاغلی که به دقت بالایی نیاز دارند، مانند وکلا، متخصصان پزشکی و معماران دیده میشود. افراد در این حرفهها افکار ناامیدکنندهتر، استرس و خطر بیشتری برای خودزنی و خودکشی را تجربه کردهاند.
کمالگرایی تجویز شده اجتماعی بیشتر در افرادی است که از استانداردهای بالای فرهنگی یا اجتماعی پیروی میکنند و برای رسیدن به این اهداف غیر واقعی، تلاش میکنند. به عنوان مثال، دانشآموزان ممکن است توسط والدین خود از استانداردهای تحصیلی بالایی برخوردار شوند.
چه عاملی باعث کمالگرایی میشود؟
عوامل بسیاری میتوانند در ایجاد کمالگرایی موثر باشند. چند مورد عبارتند از:
– ترس مکرر از عدم تایید دیگران یا احساس عدم امنیت و عدم کفایت.
– مشکلات بهداشت روان مانند اضطراب یا وسواس فکری عملی. در حالی که مشخص شده است ارتباطی بین OCD و کمالگرایی وجود دارد، اما همه افراد کمالگرا OCD ندارند و همه افراد مبتلا به OCD، کمالگرا نیستند. درمان وسواس فکری عملی و درمان اضطراب به درمان کمالگرایی نیز کمک میکند.
– داشتن والدینی که رفتار کمالطلبانه از خود نشان میدهند یا وقتی تلاشهای فرزندانشان به کمال نمیرسد، مخالفت و ناراحتی خود را ابراز میکنند. بعضی از والدین ممکن است کودک خود را به موفقیت در هر زمینه تشویق کنند یا کمالطلبی را بر او تحمیل کنند، تا حدی که بتوان آن را سوءاستفاده دانست.
– دلبستگی اولیه ناایمن. افرادی که در دوران کودکی با پدر و مادر رابطه دلبستگی ناخوشایندی داشتهاند، ممکن است در بزرگسالی در تسکین نفس با مشکل روبهرو شوند.
– افرادی که سابقه موفقیت بالایی دارند، گاهی اوقات فشار زیادی را برای تحقق بخشیدن به دستاوردهای قبلی خود احساس میکنند. این امر، اغلب آنها را به سمت رفتارهای کمالطلبانه سوق میدهد.
کودکانی که مرتباً به خاطر دستاوردهای خود مورد ستایش قرار میگیرند، ممکن است با افزایش سن فشار زیادی را برای ادامه موفقیت احساس کنند. این امر همچنین میتواند باعث گرایشهای کمالگرایانه شود.
اگر احساس میکنید ممکن است صفاتی از کمالگرایی داشته باشید که باعث اختلال در روند عادی زندگی روزانه شما شوند، بدانید که رفتار و عادتهای کمالگرایانه قابل تغییر هستند. میتوان با کمک یک درمانگر مطمئن و دلسوز، نگرشهای سالمتری در مورد اهداف و استانداردهای خود یاد گرفت. مقاله درمان کمالگرایی دکتر کامیار سنایی به شما در زمینه غلبه بر مشکل کمالگرایی کمک میکند.